رواق حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در حرم مطهر رضوی، روز چهارشنبه بیستویکم خردادماه، میزبان جمعی از دلدادگان و خادمان مردمی بود که آمده بودند تا برای اطعام عید غدیر، اذن خدمت بگیرند؛ افرادی که نه با حکم اداری، بلکه با دلهایی لبریز از عشق علوی و دستهایی آستینبالازده، آماده شده بودند تا در پویش گسترده «پای سفره امام» شریک طعامی باشند که بوی بهشت میدهد.
در گوشهای از رواق، دخترک پنجسالهای با چادر گلدار سفید، مدام میدوید و میگفت: «مامان گفت امشب آشپز خونهمون میشه مثل آشپزخونه امام رضا!»
فاطمه اهل شهرک شهید رجایی بود. ذوق کودکانهاش وقتی شنید «قرار است امشب مهمان امام رضا باشید»، چشمانش را پر از برق کرد. او شاید معنای دقیق «اذن خدمت» را نمیدانست، اما بهخوبی فهمیده بود که این شب با تمام شبهای دیگر فرق دارد.
در میان جمع، مردی میانسال با محاسنی سپید، آرام و متین ایستاده بود. وقتی به او نزدیک شدم، با لبخندی پدرانه گفت: «ما از طرق اومدیم؛ مسجد امیرالمؤمنین. قراره من و همسرم ۲۰۰ پرس برنج بپزیم، فقط به عشق علی (ع)…»
سکوت کوتاهی کرد و بعد، جملهای گفت که در دل رواق پیچید: «تو این سالها هر وقت پای نذر علوی وسط بوده، خدا هزار برابرش رو برگردونده. دلمون فقط یه خواسته داره؛ سلامتی همه رزمندههای اسلام.»
حضور بانوان، بخش جدانشدنی این مراسم بود. از محله سیدی آمده بودند؛ مسجد صاحبالزمان. یکی از بانوان، چادرش را مرتب کرد و گفت: «ما هر سال تو محرم و رمضان برای مسجد آشپزی میکنیم، ولی این بار فرق داشت… حس کردم دارم برای خود حضرت غذا میپزم.»
وقتی از او پرسیدم اگر امام رضا (ع) همین امشب یک دعا ازت قبول کنه، چی میگی؟ ناگهان سکوت کرد، چشمانش پر از اشک شد، صدایش شکست: «فقط ظهور… فرج آقا امام زمان…»
در انتهای رواق، چند خانم جوان، پرشور و پرانرژی، کنار هم ایستاده بودند. اهل محله خِینعرب، مسجد امام سجاد (ع). میگفتند مثل شبهای رمضان، دوباره دور هم جمع شدهاند. اما حالا قرار است ۱۶۰۰ پرس غذا برای روز عید غدیر آماده کنند.
یکیشان گفت: «ما همیشه برای افطاری یا محرم آشپزی میکردیم، ولی اینبار حس میکنیم خود امام ما رو دعوت کرده به این مهمونی. فقط دعا داریم که خودمون و بچههامون جزو سربازای آقا باشیم.»
مراسم با قرائت دعای توسل و نثار سلام بر حضرت رضا (ع) به پایان رسید، و دستاندرکاران این حرکت مردمی، کارتهای نمک تبرک، برنج نذری، پرچمهای حدیث «ولایت علی بن ابیطالب حصنی…» و برچسبهای مخصوص «پای سفره امام» را دریافت کردند.
اما پایان این شب، آغاز یک مسیر بود؛ مسیری که از حاشیه شهر میگذرد، از هزاران آشپزخانه ساده اما نورانی، از دلهایی که ایمان دارند خدمت پای سفره علی (ع)، بیپاداش نمیماند.
بعد از مراسم، مهمانان شام متبرک خود را در صحن امام حسن مجتبی (ع) صرف کردند؛ صحنهای که با نور مهتاب، صدای کودکان، عطر غذا و زمزمه شکر، جان میگرفت.
امشب، در حرم، تمام چراغها به مناسبت عید روشن بودند،دل های بسیاری هم همینطور.